حالت امام عموماً ثابت بود ولی بعضی وقتها خوشحال میشد، از جمله وقتی که ورزشکارها را میدید. دو، سه بار از طرف تربیت بدنی خدمت امام رسیدیم. ما قبلا هم همراه اعضای کابینه دولت میرفتیم و دست امام را میبوسیدیم اما وی وقتی ورزشکارها را میدید، میخندید و با یک عطوفت دیگری با آنها رفتار میکرد. شاید امام در دیدار با جوانان و طلبهها هم حالت خاصی داشتند که من با این افراد خدمت امام نرسیدم اما در خاطرات خوانده و شنیده بودم ولی امام همیشه در مواجهه با اینها خوشحال میشد.
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 149 امام خطاب به مسئولین میگفت: خداوند شما را تأیید کند، موفق باشید. به ورزشکاران میگفت: من هم شما را دوست دارم، شما باید در همه ابعاد ورزش کنید و گاهی شوخی میکرد. وقتی گزارش داده میشد و بعد صحبت میکرد امام همیشه حالت بخصوصی داشت، دقیقا گوش میکرد و حالا میبینیم که رهنمودهای امام در مورد ورزش چیزی کم ندارد.
زمانی که من در تربیت بدنی بودم قرار شد رهنمودهای امام راجع به ورزش را جمع آوری کنیم و یک چکیده یک صفحهای تهیه کنیم. من با آقایان دیگر از جمله آیتالله گلپایگانی، آیتالله مرعشی نجفی، آیتالله مکارم شیرازی و آقایانی که یک مقدار حرفهای بخصوصی داشتند رفتم و ملاقات کردم ولی وقتی کسی نزد امام میرفت، میگفت در همه ابعاد انسانی ورزش کنید، برای ورزشی که میکنید رضایت خدا باشد سپس راه و ضابطه را مشخص میکرد، میگفت که این راه چقدر ارزش دارد. مثال میزد شما اگر بخواهید رانندگی کنید باید جهت آن مشخص باشد برنامه و انرژی داشته باشد تا حرکت کند اگر اتوبوس است باید صندلی مناسب سفر داشته باشد و اگر کامیون است باید دارای اتاق باشد. در جلسات ورزشی میگفتند: باید از امام رهنمود بگیرید ما میگفتیم: چرا بیجهت وقت امام را بگیریم؟
کتابعصر جهاد، دوران خدمتصفحه 150